حقوق شوهر و زن
حقوق شوهر و زن
الف- اطاعت
«الرجال قوامون علي النساء بما فضل الله بعضهم علي بعض و بما انفقوا من اموالهم ... فان اطعنکم فلا تبغوا عليهن سبيلا... »(1)
مردان، سرپرست و نگهبان زنانند، به دليل برتري هايي که خداوند براي برخي نسبت به برخي ديگر قرار داده است و نيز اتفاقي که از ثروت هايشان (در مورد زنان) مي کنند... پس اگر از شما اطاعت کردند، راهي براي تعدي بر آن ها نجوييد.
بدين ترتيب، زن به طور کلي در امور زندگي، تابع شوهر است و بايد خواسته هاي مشروع او را جامه ي عمل بپوشاند تا چرخ زندگي با کم ترين دغدغه و اصطکاک به گردش درآيد. در راستاي اطاعت از شوهر، نبايد بدون اجازه ي او از منزل خارج شود، حتي نمي تواند به خانواده ي خويش سرکشي کند.(2)
امام صادق عليه السلام از رسول اکرم صلي الله عليه و آله چنين نقل مي کند:
«ما استفاد امرؤ مسلم فائده بعد الاسلام الفضل من زوجه مسلمه تسره اذا نظر اليها و تطيعه اذا امرها و تحفظه اذا غاب عنها في نفسها و ماله»(3)
مرد مسلمان، پس از اسلام، سودي برتر از همسر مسلمان به دست نياورد؛ که وقتي بر او نظر افکند، مسرورش سازد و آن گاه که امرش کند، اطاعت نمايد و در غياب او ، خود و ثروت شوهر را محافظت نمايد.
همان امام مي فرمايد:
«نهي رسول الله صلي الله عليه و آله ان تخرج المرأه من بينها بغير اذن زوجها فان خرجت لعنها کل ملک في السماء و کل شي ء تمر عليه من الجن و الانس حتي ترجع الي بيتها...»(4)
پيامبر (ص) اجازه نداده که زن، بدون اجازه ي شوهرش از منزل خارج شود و اگر او چنين کند، همه ي فرشته هاي آسمان و هر چيزي که او بر آن مي گذرد- از جن و انس، وي را لعنت مي کنند، تا به منزل بازگردد.
امام خميني (ره) نيز در اين راستا چنين فتوا مي دهد:
[اگر] زن بدون اجازه ي شوهر، سفري برود که بر او واجب نباشد، [چنين سفري، معصيت است و بايد نماز را تمام بخواند] ولي اگر مثل سفر حج ، واجب باشد، بايد نماز را شکسته بخواند.(5)
ب-تمکين
همان طور که پيشتر اشاره کرديم، ازدواج از ديدگاه اسلام، امري مقدس، خدايي و کمال آفرين است و حتي انسان ها بدون ازدواج به برخي از کمالات نايل نمي شوند. شهيد مطهري (ره ) در اين باره مي گويد:
«در ميان غرايز شهواني انسان، هر غريزه اي که اشباع شود، اشباع آن تأثيري در معنويت انسان ندارد، جز غريزه ي جنسي؛ لهذا ازدواج از نظر اسلام، سنت و مستحب تعبير شده. علت اساسي اين است که هر مقدار الفت زوجين به يکديگر بيشتر باشد، يک قدم از «خود فردي»خارج شده اند.. تجربه نشان داده است افرادي که در تمام عمر به خاطر هدف هاي معنوي ، مجرد زندگي کرده و نخواسته اند داراي زن و بچه باشند که مانع رسيدن آنها به معنويت شود، در همه ي آن ها يک نوع نقص، هر چند به صورت يک خامي وجود داشته است؛ گويي انسان يک نوع کمال روحي دارد که آن کمال روحي که در همه ي مکتب ها و مدرسه ها حاصل نمي شود، [در سايه ي ازدواج حاصل مي شود.](6)
قرآن مجيد، از همسر، تعبير به لباس کرده، مي فرمايد:
«.. هن لباس لکم و انتم لباس لهن...» .
زنان، لباس شما هستند و شما [مردان] لباس آنان هستيد.(7)
ظاهر واژه ي لباس ، همان معناي معروفش مي باشد و در اين جا به استعاره به کار رفته است؛ زيرا هر يک از زن و شوهر، طرف ديگر را از ارتکاب فسق و فجور و اشاعه ي آن در ميان مردم، حفظ مي کند. پس در واقع، مرد، لباس و ساتر زن است و زن هم ساتر مرد است.(8)
در ديدگاه اسلام ، مسأله ي زناشويي، هدفي انساني و روحي و بسيار فراتر از ارضاي غريزه ي جنسي يا شهوت راني است و به همين دليل نيز، زن را موظف کرده در برابر اين خواست طبيعي مرد، کاملا تمکين کند و او را از اين حق طبيعي محروم ننمايد، چنان که مرد را موظف کرده که به درخواست فطري زن، پاسخ مثبت دهد. بنابراين؛
زني که عقد دائمي شده... بايدخود را براي هر لذتي که شوهر مي خواهد تسليم نمايد و بدون عذر شرعي از نزديکي کردن او جلوگيري نکند.(9)
هم چنين زن بايد خود را براي شوهر ش بيارايد، بوي خوش استعمال کند و بهترين لباس هاي خود را بپوشد چنان که امام صادق عليه السلام از رسول اکرم صلي الله عليه و آله چنين نقل کرده است:
«.. عليها ان تطيب باطيب طيبها و تلبس احسن ثيابها و تزين باحسن زينتها و تعرض نفسها عليه غدوه و عشيه و اکثر من ذلک حقوقه عليها»(10)
بر زن لازم است بهترين عطر را به خود بزند و نيکوترين جامه ي خويش را بپوشد و جالب ترين زيورآلاتش را بياويزد و خود را هر صبح و شام در اختيار شوهرش قرار دهد و حقوق شوهر بر زن، از اين نيز بيشتر است.
موضوع تمکين زن در برابر شوهر از نظر اسلام به اندازه اي مهم است که امام باقر عليه السلام مي فرمايد: رسول خدا (ص) به زنان مسلمان مي فرمود:
« لا تطولن صلاتکن لتمنعن ازواجکن»(11)
نمازتان را طولاني نکنيد تا مانع کاميابي شوهرانتان نشويد!
تمکين زن در برابر شوهر منحصر به مسائل زناشويي و استمتاعات مشروع در خروج از منزل است و در موارد ياد شده نيز زن، در شرط ضمن عقد مي تواند سهم بيشتري را از شوهر طلب کند؛
س- اگر زني قبل از عقد با شوهرش توافق کند که بعد از ازدواج، تحصيل و يا کار بکند، ولي بعد از ازدواج ، شوهرش با اين کار مخالفت کند، آيا واجب است زن از شوهر اطاعت کند.
ج- اگر در عقد نکاح، شرط کنند يا عقد، مبني بر آن واقع شود، شوهر نمي تواند جلوگيري نمايد.(12)
اگر در عقد، شرط شود که مرد با زن نزديکي نکند خواه در عقد دائم يا موقت - چنين شرطي ، لازم الاجراست، گرچه زن مي تواند بعد از عقد چنين اجازه اي به شوهر بدهد.(13)
اگر در عقد شرط شود که شوهر، زن را از شهرش بيرون نبرد يا در فلان شهر و منزل سکونت دهد، بايد به آن ملتزم باشد.(14)
در برخي موارد نيز، تمکين از نظر شرعي ممنوع است؛
1-در ايام عادت ماهانه، آميزش بر زن و مرد حرام است و با ارتکاب آن، مرد بايد کفاره بپردازد.(15)
2- در ايام نفاس (نقاهت پس از زايمان) نيز آميزش حرام است، و اگر چنين کنند، احتياط واجب آن است که مرد کفاره بپردازد.(16)
3- در روزهايي که زن، روزه ي واجب گرفته است، تمکين جايز نيست و کسي که به واسطه ي مسافرت يا مرض (در ماه رمضان) روزه نمي گيرد، نمي تواند زن روزه دار خود را مجبور به آميزش کند و اگر او را مجبور نمايد، بنابراين احتياط بايد کفاره اش را بدهد.(17)
4- اگر زن يا مرد براي حج عمره، محرم شده باشند، حق هيچ گونه کامجويي، حتي با نگاه کردن را از يکديگر ندارند.(18)
حقوق زن
الف- حقوق واجب
اصل مهريه با اجراي صيغه ي عقد محرز مي شود و اگر؛
-زن و مرد با يکديگر عروسي کنند، زن، مستحق همه ي مهريه مي شود.(20)
- اگر مرد پيش از عروسي، زن را طلاق دهد، نصف مهريه را بايد بپردازد.(21)
- اگر زن پيش از عروسي بميرد، ورثه ي او، حق نصف مهريه را دارند.
- اگر مرد پيش از عروسي بميرد، بهتر است ورثه ي او با زن در مورد مهريه مصالحه کنند.(22)
اگر مرد، همه ي مهريه ي زن را بپردازد، ولي پيش از عروسي او را طلاق دهد، حق دارد نصف مهريه را بازپس بگيرد.(23)
اگر زن، مهريه ي خود را به شوهرش ببخشد و مرد پيش از عروسي او را طلاق دهد، بايد نصف مهريه ي او را به او بپردازد.(24)
منظور ازنفقه، تأمين مخارج و نيازمندي هاي عادي زندگي اعم از خوراک، پوشاک، مسکن و لوازم زندگي، دارو و درمان، لوازم بهداشتي و آرايشي مانند آن است.
- خوراک زن بايد از نظر کمي و کيفي به گونه اي باشد که او را سير کند، موافق طبع او باشد و نيازمندي هاي بدنش را برآورده سازد؛ همين طور غذاي متداول و متعارف بين مردم باشد. هم چنين زن، مستحق ميوه ي فصل به اندازه ي متعارف و موادي چون قند و چاي و مانند آن مي باشد.(25)
- پوشاک او نيز در حد متعارف همشهري هايش بايد تأمين شود و مرغوبيت آن از نظر اندازه و جنس و زمستانه و تابستانه، مد نظر قرار گيرد و اگر زن، اهل تجمل خودآرايي است، لباس افزون بر متعارف بايد برايش فراهم گردد.
- همين طور، زوجه، مستحق مسکني است که شايسته ي حال او وامثال اوست و اين حق را دارد که مسکن مستقل مطالبه کند؛ خواه ملکي باشد يا اجاره اي و عاريه اي. چنان که اثاث منزل نيز بايد در حد متعارف برايش فراهم شود.(26)
اگر زن از خانواده هاي اشرف است- که داراي نوکر و کلفت هستند- مرد بايد براي او خدمتکار بگيرد؛ گرچه نياز به بيش از يک نفر هم داشته باشد.(27)
اگر شوهر، مخارج زن را به شکل هفتگي يا ماهانه بپردازد و زن آن را خرج نکند يا صرفه جويي نمايد، شوهر، حق باز پس گيري آن را ندارد.(28)
زن، حق دارد در خورد و خوراک، هم خرج شوهر و ديگر اعضاي خانواده باشد يا اين که خرج خود را جدا کند و شوهر حق ندارد او را به هم خرجي ، ملزم کند.(29)
1- دائمي بودن زوجه؛ پس نفقه به همسر موقت تعلق نمي گيرد.
2-تمکين زوجه در آن چه اطاعت شوهر لازم است، پس زني که از اطاعت شوهر، تمرد کند، حق نفقه ندارد.(30)
3- زوجه بر دين مقدس اسلام پايبند باشد؛ اگر زن مرتد شود، حق نفقه ندارد.(31)
4- اگر زوج يا زوجه به حدي خردسال باشد که امکان کامجويي نداشته باشد، ظاهرا نفقه واجب نمي شود.(32)
- اگر زوجه با عذر شرعي يا عقلي در برابر شوهر تمکين نکند، نفقه اش قطع نمي شود، مثل اين که به علت عادت ماهانه، احرام ، اعتکاف واجب، بيماري و مانند اين ها تمکين نکند.
- اگر زوجه با اجازه ي زوج به مسافرت برود، خواه واجب باشد خواه مستحب يا مباح، حق نفقه دارد. هم چنين اگر بدون اجازه ي زوج به سفر واجبي برود که وقتش محدود است مانند حج واجب.(33)
مرد، مجاز نيست همسرش را به گونه اي رها کندن که معلوم نباشد آيا شوهر دارد يا ندارد. زن در اين حالت «معلقه» مي گويند و ضرورت دارد مرد به قدر لازم به همسرش سرکشي کند و شب هايي را نزد او بماند که به حالت معلقه درنيايد. اين کار را اصطلاحا «حق بيتوته» مي نامند که به شکل هاي زير ضرورت مي يابد؛
الف- اگر مرد، يک همسر دائمي دارد، بيتوته حد معيني ندارد، ولي نمي تواند زن را به حالت معلقه رها کند و حداقل بيتوته بنابر مشهور، هر چهار شب، يک بار است.
ب- اگر مرد، بيش از يک همسر دائمي دارد؛ وقتي نزد يکي از آن ها بيتوته کند، واجب است هر چهار شب، يک بار نزد ديگري نيز بيتوته کند.(34)
1- حق بيتوته براي همسر دائمي، محرز است و همسر موقت، حق بيتوته ندارد.(35)
2- شرط وجوب نفقه ي همسر، نيازمندي او نيست؛ او مستحق نفقه است؛ گر چه جزو ثروت مندترين مردم نيز باشد.(36)
3- نفقه ي همسر بر نفقه ي ديگر خويشاوندان مقدم است و مرد پس از تأمين نيازمندي هاي وي مي تواند به ديگر نزديکان خود انفاق کند.(37)
4- اگر مرد با داشتن امکان مالي از پرداخت نفقه ي همسرش امتناع ورزد، زن حق دارد نزد حاکم شرع شکايت کند و از آن طريق، حقوق خويش را استيفا نمايد.(38)
5- زن- خواه دائمي باشد خواه موقت- در هر چهار ماه، حق يک بار آميزش دارد و براي شوهر جايز نيست، او را از چنين حقي محروم کند، مگر اين که او اجازه بدهد يا عذري مانع اين کار باشد.(39)
ب - حقوق مستحب
براي مرد، زيبنده است نسبت به توسعه ي اقتصادي و فزوني درآمد خود، بر رفاه و آسايش خانواده ي خويش بيفزايد و به تعبير رهبر عظيم الشأن اسلام صلي الله عليه و آله:
«ان المؤمن يأخذ بآداب الله؛ اذا وسع الله عليه اتسع و اذا امسک عنه امسک»(40)
همانا مؤمن، آداب الهي را دريافت مي کند؛ هرگاه خدا به او توسعه دهد، او نيز به [ديگران] توسعه مي دهد و هرگاه خدا از او بازدارد، او نيز چنين مي کند.
امام رضا عليه السلام نيز مي فرمايد:
«ينبغي للرجل ان يوسع علي عياله لئلا يتمنوا موته»(41)
شايسته است مرد، بر عيالش، توسعه دهد تا مرگ او را آرزو نکنند!
ميان زن و شوهر، رابطه ي عاطفي و عشق و محبت الهي، برقرار است و هر يک از آن ها موظفند در تحکيم و صيانت چنين رابطه اي کوشا باشند؛ به همين دليل مرد بايد همواره به گونه اي آراسته و خوش نما باشد که محبت همسرش را به خود معطوف دارد و اگر برعکس عمل شود، ارتباط عاطفي ميان آن ها ضعيف و در مواردي - نيز - خطرساز مي شود. در روايات اسلامي، همان گونه که زن موظف شده تا خود را براي شوهر بيارايد، به مردان نيز چنين سفارشي شده است و بزرگان اسلام، چنين سنتي داشته اند:
« حسن بن جهنم» مي گويد:
امام رضا عليه السلام را ديدم که محاسنش را رنگين کرده بود، با تعجب پرسيدم فدايت شوم، شما نيز محاسنتان را خضاب کرده ايد؟! فرمود: آري . آراستگي و آمادگي مرد از جمله کارهايي است که بر عفت و پاکدامني زن مي افز ايد و اگر مردان خود را براي همسرانشان آماده نکنند، عفت زنان کاهش مي يابد [وبه ديگران توجه مي کنند] و همان گونه که تو دوست نداري همسرت را بي تفاوت ببيني، او نيز چنين حالتي را از تو نمي پسندد، اصولا نظافت و خوشبويي و اصلاح سر و صورت از اخلاق پيامبران است.(42)
مرد بايد در حد توان، از واگذاردن کار به خصوص کارهاي سخت و طاقت فرسا به همسر خويش امتناع ورزد. شايسته ترين کارها براي زن، تربيت فرزند صالح و خوب شوهر داري کردن است. وقتي حضرت زهرا و علي عليهما السلام برا ي تقسيم کارهايشان با رسول اکرم (ص) مشورت کردند، آن حضرت، کارهاي خارج از منزل را به اميرمؤمنان و کارهاي داخلي منزل را به حضرت زهرا (ع) واگذار کرد. حضرت زهرا (ع) پس از اين تقسيم بندي فرمود: کسي جز خدا نمي داند که من چقدر مسرور شدم از اين که پيامبر (ص) مرا از کارهاي خارج از منزل و درگيري با مردان معاف کرد!(43)
پي نوشت :
1- نساء ( 4)، آيه ي 34.
2-تحرير الوسيله، ج 2، ص 303.
3- وسائل الشيعه، شيخ حر عاملي ، ج 20، ص 40، آل البيت.
4- همان، ص 161.
5- توضيح المسائل، بعد از مسأله ي 1294.
6- تعليم و تربيت در اسلام، شهيد مطهري، ص 248-249، صدرا.
7- بقره(2)، آيه ي 187.
8- الميزان، ج 2، ص 44.
9- توضيح المسائل، مسأله ي 2412.
10- وسائل الشيعه، ج 20، ص 158.
11- همان، ص 164.
12- احکام خانواده، عبدالرحيم موگهي، ص 111، ( استفتا از دفتر امام خميني)
13- همان، مسأله ي 4.
14- تحريرالوسيله، ج 2، ص 303، مسأله ي 3.
15- توضيح المسائل، مسأله ي 450-452.
16- همان، مسأله ي 514.
17- همان مسأله ي 1683.
18- تحرير الوسيله، ج 1، ص 419، قبل از مسأله ي 1.
19- تحرير الوسيله، ج 2، ص 299، مسأله ي 11.
20-تحرير الوسيله، ج 2، ص 300، مسأله ي 15.
21- همان، مسأله ي 13.
22- همان، مسأله ي 14.
23- همان، مسأله ي 13.
24- همان، مسأله ي 16.
25- همان، ص 315، مسأله ي 8.
26- تحرير الوسيله، ج 2، ص 316، بقيه ي مسأله ي 8.
27- همان.
28- همان، ص 317، مسأله ي 11.
29- همان، مسأله ي 12.
30- همان، ص 313، مسأله ي 1.
31- همان، ص 314، مسأله ي 3.
32- همان، ص 314، مسأله ي 4.
33- تحريرالوسيله، ج 2، ص 314، مسأله ي 5.
34- همان، ص 303-304، مسأله ي 1.
35- همان، ص 304، مسأله ي 2.
36- همان، ص 319، مسأله ي 19.
37- همان، مسأله ي 20.
38- ر.ک: تحرير الوسيله ج 2، ص 319، مسائل 16-18.
39- همان، ص 242، مسأله ي 13.
40- وسائل الشيعه، ج 21، ص 541.
41- همان، ص 540.
42- وسائل الشيعه، ج 20، ص 246.
43- وسائل شيعه، ج 20، ص 172.
منبع:کتاب فقه خانواده
/س
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}